شرایط عمومی پیمان
الف ) در صورتي كه به علت بروز يك يا چند مورد از حالت هاي درج شده در ماده 46 ، كارفرما پيمان را مشمول فسخ تشخيص دهد ، نظر خود را با ذكر مواردي كه به استناد آنه پيمانكار را مشمول فسخ مي داند ، به پيمانكار ابلاغ مي كند .
پيمانكار مكلف است كه در مدت 10 روز از تاريخ ابلاغ كارفرما ، در صورتي كه دلايلي حاكي از عدم انطباق نظر كارفرما با موارد اعلام شده داشته باشد ، مراتب را به اطلاع كارفرما برساند . اگر ظرف مدت تعيين شده ، پاسخي از سوي پيمانكار نرسد يا كارفرما دلايل اقامه شده را مردود بداند ، كارفرما فسخ پيمان را به پيمانكار ابلاغ مي كند و بدون احتياج به انجام دادن تشريفات قضايي ، به ترتيب مفاد اين ماده ، عمل مي نمايد .
در صورتي كه تصميم كارفرما براي فسخ پيمان به استناد موارد درج شده در بند الف ماده 46 باشد ، موضوع فسخ پيمان بايد بدواً به وسيله هياتي متشكل از سه نفر به انتخاب وزير يا بالاترين مقام سازمان كارفرما ( در مورد سازمانهايي كه تابع هيچ يك از وزارت خانه ها نيستند ) بررسي و تائيد شود و مورد موافقت وزير يا بالاترين مقام سازمان كارفرما قرار گيرد و سپس به پيمانكاران ابلاغ شود .
ب) كارفرما تضمين انجام تعهدات و تضمين حسن انجام كار كسر شده را ضبط و به حساب خزانه واريز مي كند و بي درنگ كارگاه و تاسيسات و ساختمان هاي وقت ، مصالح و تجهيزات ، ماشين آلات و ابزار و تمام تداركات موجود در آن در اختيار مي گيرد و براي حفاظت آن اقدام لازم را معمول مي دارد . سپس بي درنگ از پيمانكار دعوت مي كند كه ظرف يك هفته نماينده اي براي صورت برداري و صورت مجلس كار هاي انجام شده و تمام مصالح و تجهيزات ، ماشين آلات و ابزار و تداركات ديگري كه در كارگاه موجود است معرفي نمايد . هرگاه پيمانكار از معرفي نماينده ظرف مدت تعيين شده خودداري نمايد يا نماينده معرفي شده از جانب او در موعد مقرر براي صورت برداري حاضر نشود ، كارفرما به منظور تامين دليل با حضور نماينده دادگاه محل ، براي صورت برداري اقدام مي نمايد و پيمانكار حق هيچ گونه اعتراضي در اين مورد ندارد . پس از صورت برداري ، پيمانكار بي درنگ ، طبق ماده 40 اقدام به تهيه صورت وضعيت قطعي از كارهاي انجام شده مي كند .
ج)كارفرما تاسيسات و ساختمان هاي موقت را كه در كارگاه احداث شده و براي ادامه كار مورد نياز است ، در اختيار مي گيرد و بهاي آن را برابر ارزش مصالح و تجهيزات بازيافتي كه با توافق دو طرف تعيين مي شود با توجه به اينكه در اين موارد نبايد وجهي بابت برچيدن كارگاه به پيمانكار پرداخت شود ، به حساب طلب پيمانكار منظور مي كند . اگر تاسيسات و ساختمان هاي پيشگفته در خارج از محل هاي تحويلي كارفرما ايجاد شده باشد ، كارفرما بهاي اجاره آنها را با توافق دو طرف تعيين مي شود ، براي مدتي كه به منظور تكميل كار در اختيار خواهد داشت به پيمانكار پرداخت مي كند .
د) كارفرما مي تواند ماشين آلات و ابزار و وسايل متعلق به پيمانكار را كه در كارگاه كه موجود است و به تشخيص خود براي اتمام كار مورد نياز بداند ، براي مدت مناسبي كه براي جايگزين كردن آنها با ماشين آلات ديگر لازم است در اختيار بگيرد و هزينه اجاره آنها را كه با توافق دو طرف تعيين
مي شود ، به حساب طلب پيمانكار منظور نمايد . كارفرما نمي تواند بدون موافقت پيمانكار ماشين آلات او را بيش از مدت هاي تعيين شده در زير اجاره خود بگيرد .
1- در مورد ماشين آلات ثابت مانند دستگاه مركزي بتن ، كارخانه آسفالت و ماشين آلات خاصي كه نام آنها در شرايط خصوصي پيمان پيش بيني شده است ، برابر مدتي كه از رابطه زير به دست مي آيد .
2- در مورد ساير ماشين آلات ، برابر ده ماه .
اگر پيمانكار به كارفرما بدهكار باشد ، كارفرما به ميزان طلب خود ، اقلامي از ماشين آلات و ابزار و وسائل پيمانكار را كه توسط كارشناس يا كارشناسان منتخب طرفين ارزيابي مي شود در اختيار مي گيرد و با رعايت قوانين جاري كشور ، به تملك قطعي خود در مي آورد .
ه) كارفرما از مصالح و تجهيزات پاي كار آنچه طبق مشخصات بوده و براي اجراي پيمان تهيه شده است قبول مي كند و بهاي آن را بر اساس نرخ متعارف روز در تاريخ خريد كه مورد توافق دو طرف باشد به حساب طلب پيمانكار منظور مي نمايد .
و) پيمانكار با دريافت ابلاغ فسخ پيمان ، بي درنگ فهرست مصالح سفارش شده براي اجراي كار را همراه با شرايط خريد آنها براي كارفرما ارسال مي نمايد . كارفرما تا 10 روز از دريافت فهرست پيشگفته اقلامي از مصالح و تجهيزات سفارش شده را كه مورد نياز تشخيص مي دهد به پيمانكار اعلام مي نمايد تا پيمانكار قرارداد خريد آنها را به كارفرما منتقل نمايد . مبالغي كه بابت خريد اين مصالح و تجهيزات از سوي پيمانكار تاديه شده است ، در مقابل تسليم اسناد و مدارك آن به حساب طلب پيمانكار منظور مي گردد و تاديه بقيه بهاي خريد و هر نوع تعهد مربوط به آنها به عهده كارفرما خواهد بود .
ز)هرگاه پيمانكار ظرف دو هفته از تاريخ ابلاغ كارفرما ، به منظور توافق در اجراي بند هاي (ج)و (د) و (ه) حاضر نشود يا توافق بين طرفين حاصل نگردد ، كارفرما يك يا چند كارشناس رسمي دادگستري انتخاب مي نمايد . نظر اين كارشناس يا كارشناسان براي طرفين قطعي است و حق الزحمه آنان را كارفرما مي پردازد و به حساب بدهي پيمانكار منظور مي كند .
ح) پيمانكار مكلف است كه مازاد مصالح و تجهيزات و ديگر تداركات خود را كه در محل هاي تحويلي كارفرما باقي مانده است ، حداكثر ظرف 3 ماه از تاريخ ابلاغ كارفرما ، از محل هاي ياد شده خارج كند . در غير اينصورت كارفرما مي تواند براي خارج كردن آنها به هر نحو كه مقتضي بداند عمل نمايد و هزينه هاي آن را به حساب بدهكاري هاي پيمانكار منظور دارد .
ط) از تاريخ ابلاغ فسخ پيمان تا تاريخي كه صورت برداري ها و ارزيابي طبق اين ماده پايان مي يابد ، نصف هزينه هاي مربوط به نگه داري و حفاظت كارگاه به عهده كارفرما و نصف ديگر به عهده پيمانكار است . اين مدت نبايد از سه ماه بيشتر شود ، در غير اين صورت هزينه هاي مربوط به نگه داري و حفاظت كارگاه براي ايام بيش از سه ماه به عهده كارفرماست .